بی مخاطب

ساخت وبلاگ
روز شمار جدایی از تو وقتی که هنوز نهالک نو رسته عشقمان  بهاری به خود ندیده است انگار روزی بود که بی طلوع خورشیدش مرا هزاران بار به دردمندی غروب پاییزی تسلیم می کند بعد از تو تمام نقاشیهای قایق و درخت خورشید رنگ سیاه و سفید تقدیر مرا خواهند گرفت و دیگر هیچ صدای آسمانی نیست که بگوید: " اینقدر خسته شده دل که فقط می بارد ..." بعد از تو  دیگر ماوایی نیست که شانه های شکسته مرا به آبی آسمانی بعد از نم نم باران چشمانم دعوت کند  تو میروی و تنها کوله بار خاطرانگیز خاطراتت ره توشه عمری خاطره بازی من می شود. تو میروی و ... + نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۶ساعت 0:1  توسط AM  |  بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 68 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 10:16

تو میروی و با رفتنت

نم نم باران در انزوای کوچه قطع می شود

تو میروی اما

ناودان گوشه چشمم

سکوت نم نم باران را نمی فهمد

و در پی آمدنت

به سمت بنای بی بنیان این فاصله ها قدم بر می دارد.

+ نوشته شده در  پنجشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 5:40  توسط AM  | 
بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19

ما بر سر آن عهد که بستیم نشستیم... قلم من تنها سلاح من استمنی که در آستانه شروع حبس ابدی امدر چهارچوب بی قاعده این صلح مسلح اسیر مانده ام.کاش میدانستم زندگی تنها میدان نبرد من بودو این سیاست چشمان تو که هر ساله جمهوریت قلبم راهزاران بار اسیر و به تبعیدگاه زندگی روانه می کردبه پاییز حسرت می برمبه تلاقی تمام زیبایی های نیامدهبه درک حس آزادگی که هر ساله می گوید: «تسلیم شدن برگ آغاز اسارتش نیست»برگهای قربانی را به باد می سپارند و آنگاههیچکسی تقدیر برگی را نمی نویسد.14 مهرماه + نوشته شده در  چهارشنبه هشتم آذر ۱۳۹۶ساعت 2:50  توسط AM  |  بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 117 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19

با سکوت ثانیه ها نمی ایستمحتی برای درک آن پندار دهشتناک،که زنده ام تا با تحمل هر ثانیه اش درد بکشمتو از من تاوان جاودانگی ات را می خواستیغافل از آنکهاین منم که به خاطره ها پناه می برمبه ضرب آهنگ خاطره انگیز صداییکه از جویبار حنجره تو من جاری می شدمی رفت و بی محابا به کویر قلب من فرود می آمدبه بن بست سکوت بعد از مرگو قامت افراشته تمامی آن ثانیه های صامت سفید رنگ سوگندکه بعد از توهیچ گاه به جز به اشتیاق دیدارت به پا هم نخواهم ایستاد. + نوشته شده در  پنجشنبه نهم آذر ۱۳۹۶ساعت 20:10  توسط AM  |  بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19

سوز پاییزی 

و این راه بی بازگشت بدون تو

که زمان را چون شرنگی

به کام آرزوهای من می ریخت

بعد از آن بهاری که به خوابم آمد

تمام زندگی را

در انتظار مرگ بودم

 چرا که تمام سالهایم را

بدون بهار به سی سالگی رساندم.

+ نوشته شده در  چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 22:46  توسط AM  | 
بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 111 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19

 

ناله از درد مکن

که همین درد خوشایند تو را

می کشاند به سحرگاه وصال

می رساند به پرستیدن درد

از تو میخواهم باورش را بپذیری و بسپاری به خدا

به امانتداری باد 

که رساند به بهاری ابدی

و اندر این شوق به غایت، سالها

در رگ و جان تو جاری گردد.

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۶ساعت 16:19  توسط AM  | 
بی مخاطب...
ما را در سایت بی مخاطب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 1:19